loading...

چشم‌هاش اندازه‌ی گاوه، بخدا.

بازدید : 462
چهارشنبه 6 آبان 1399 زمان : 2:36

قرمز: یه بار بهت گفتم خواب دریا ببینی. خندیدی بهم. ولی من تصورت کردم توی دریا. یعنی که فاک. ما یه دریا با هم نرفتیم. هنوزم گاهی تصورت می‌کنم توی دریا. موهات، موهات، موهات. تو واقعاً قشنگ بودی. هیچ‌وقت باور نکردی که چقدر قشنگ بودی. یه بار رفته بودی دریا. برام یه سری عکس فرستادی. چقدر قشنگی تو زن. رفتم عکس‌ها رو پیدا کردم. گفتم عکس. اولین عکسی که ازت دیدم رو هنوز یادمه. روی اون مبل‌سیاهه بودی توی خونه‌تون. اون‌موقع موهات قرمز بود. عکسی که هیچ‌وقت پیداش نکردی. بعد اون عکس همه‌ی چیزهای قرمزی که ازت دیدم یادم موند. اون کفش قرمزه رو یادم موند. اولین‌بار که اومدی خونه‌م و ل‍اک قرمز داشتی یادم موند. اون حشره‌احمق‌ها که با مامانشون داشتن وسط جنگل راه می‌رفتن و تو روی اون فیلم حرف زدی رو یادم موند. قرمز بودن. زخم‌های کنار انگشت‌هات رو یادم موند؛ خون. اون فندکی که بهم دادی؛ بهمن قرمز. چقدر دریا بهت می‌آد.

سابقه گزارش هرزنامه چیست؟
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی